چند ماه پیش یکی از آشناهامون میخواست یه ماشین بفروشه، اصلا قرار نبود من ماشین بخرم چون یه پولی داشتم که جای دیگه ای بود و اصلا بهش دسترسی نداشتم، تازه ماشین خودم هم به دلیل یه سری مشکلات ظاهری که داشت و درستش نکرده بودم یا فروش نمی رفت یا با قیمت پایین فروش می رفت ولی خیلی جالبه که یه دفعه یه دومینو جالب شروع شد.
یکی از همکارا ماشین منو خرید، من ماشین آشنامون رو خریدم و آشنامون هم ماشین مادر من رو خرید و جالب تر این وسط تو یه حرکت اتفاقی پول من هم خیلی به موقع جور شد.
من رو حساب اینکه شناخت کاملی رو آشنامون داشتم و میدونستم که ایشون خیلی از ماشین کم استفاده می کنه با این طرز تفکر که ماشین هایی که کم کار می کنن ماشین های سالمی هستن، بدون اینکه حتی یه بار ماشین رو درست و حسابی نگاه کنم ماشین رو خریدم. البته که خداییش هر جا نشونش دادم همه گفتن ماشین سالم و خوبی خریدی ولی خب همین ماشین سالم نزدیک ۳ میلیون تومن خرج رو دست من گذاشت و این تجربه باعث شد تا سری بعد حتی اگه بخوام از برادرم هم ماشین بخرم حتما ببرم یه جا چکش کنم که حداقل بدونم بعدش چقدر قرار خرج رو دستم بذاره